
تسهیلگری، فرصت همنوازی در صحنهی زندگی
گاهی مشارکت در یک فرآیند گروهی سخت و دستنیافتنی به نظر میرسد. وقتی فشار و خستگی که در برابر موانع و چالشهای عمومی تجربه کردیم را به یاد میآوریم، برای شروع پروژه، برنامهریزی و گفتوگوهای جدید تردید میکنیم. از سوی دیگر، نمونههای موفقی از کارهای گروهی وجود دارد که در آن افراد با خلق سیستمی ارگانیک، نتیجهای فراتر از تصور خلق کردهاند. یکی از نمونههای الهامبخش مشارکتی، ارکستر سمفونی است. رهبر ارکستر با استفاده از زبان مشترک نوازندگان (موسیقی)، سیستمی طراحی میکند که در آن خلاقیت، تخصص و همگامی با یکدیگر ادغام شده و در نهایت، گروه را به سمت نتیجهای مطلوب، با حداکثر کارآیی، هدایت میکند. نوازندگان با رعایت قوانین و هنجارهای مورد توافق از یکدیگر، برای رسیدن به هدفی مشترک، حمایت میکنند. در فضای ارتباطات هم، تسهیلگر کسی است که میتواند مانند یک رهبر ارکستر، فرآیندِ اثربخشی با حداکثر کارآیی را تسهیل کند.
“تسهیل هنر هدایت افراد از مسیر فرآیندها به سمت اهداف مشترک است، به گونهای که، مشارکت، مالکیت و خلاقیت برای همه افرادِ درگیر، حاضر و دردسترس باشد.
نقش واقعی یک تسهیلگر به بسترهای هنر و موسیقی محدود نمیشود. این نقش طیف وسیعی از وظایف را برای تسهیل روابط در یک گفتگو، سازمان، فرآیند، خانواده و… در بر میگیرد.
وظایف تسهیلگر عبارتند از:
- حمایت از افراد گروه برای درک اهداف مشترک
- تسهیل حرکت جمعی در طی انجام یک فرآیند
- مؤثر نگه داشتن بحث و ساختاربندی گفتوگوها
- تقویت مشارکت اعضا و دعوت آنها به ارائه ایدهها، افکار و دیدگاههایی که ارزش افزوده دارند
- ایجاد حس تعلق گروهی
- کمک به گروه برای ایجاد روشی سازنده در شناسایی نیازها و خواستههای مشترک (نقش مربی)
- ایفای نقش کاتالیزور (تسریع فرآیند بدون دخالت مستقیم)
- دیدن توانمندی افراد و همراه کردن آنها در مسیری کارآمد برای دستیابی به اهداف (نقش رهبر ارکستر)
- ایفای نقش میانجی (همهطرفی نه بیطرفی) برای تأثیرگذاری بر گروه و هدایت افراد در مسیر رسیدن به خواسته
تسهیلگر از دیکته کردن اصول به اعضای گروه اجتناب میکند و راهحلهای مستقیم پیشنهاد نمیدهد. بنابراین، اعضای گروه میتوانند مالکیت نتایجی را که به دست آوردهاند، بپذیرند. در حقیقت، اگر تسهیلگر در فضایی از مشارکت بیطرفانه از اعضای گروه حمایت کند، حرکت جمعی برای اثرگذاری و دستیابی به اهداف مشترک تسهیل میشود.