
تسهیلگر، بودن یا نبودن
شاید این روزها کلمه تسهیلگر را زیاد شنیده باشید و ممکن است برداشت شما از این کلمه یک شغل یا یک حرفهٔ مرتبط با آموزش باشد. اما اگر به معنای واژه تسهلیگری در لغتنامه کمبریج نگاه کنیم به این تعریف میرسیم که، تسهیلگری کمک به افراد برای دیدن بهتر یک مسیر یا چالش و اجزاء آنها و رسیدن به یک راهحل است، بدون اینکه فرد تسهیلگر در آن فرآیند نقش مستقیمی داشته باشد.
بنابراین تسهیلگری به یک موقعیت اجتماعی خاص برنمیگردد، بلکه میتواند در زندگی همه افراد ساری و جاری شود. مثلاً میتوان یک دندانپزشک بود، اما به شکلی تسهیلگرانه برای ارتباط با بیمار و انجام درمان برای او اقدام کرد. میتوان یک معلم بود و رابطهٔ تسهیلگرانه را با دانشآموزان تجربه کرد، یا حتی میتوان در تعاملات و ارتباطهای خانوادگی با نگاهی تسهیلگرانه حضور داشت.
دغدغهای که هر فردی در زندگی ممکن است تجربه کند این است که من برای رسیدن به خواستههایم و برای تغییر خودم و یا اطرافیانم هزینه و فشار زیادی را تحمل میکنم و در نهایت هم اغلب با شکست روبرو میشوم.
دنیای تسهلیگری برای ما یک جعبه ابزار فوقالعاده فراهم میکند تا برای پشت سر گذاشتن چالشها از آن ابزارها استفاده کنیم. مثلاً میتوانیم به جای اعمال فشار و متقاعد کردن، ابتدا موانع رسیدن به اهداف را شناسایی کنیم و پس از درک خودمان و دیگران و برقراری یک رابطهٔ امن و متعادل، مسیر رسیدن به هدف مورد نظرمان را تسهیل کنیم و در دنیای تعاملات و رابطههایمان نقش کاتالیزور و تسهیل کننده را داشته باشیم.
اگر در زندگی خود و اطرافیانمان نگاه کنیم مصداقهای پنهان و آشکار متعددی از انواع نیازها و چالشها میبینیم و از طرفی نیز رویههای متفاوتِ مواجه شدن با آنها را مشاهده خواهیم کرد. آنچه حائز اهمیت است این است که با این نگاه متفاوت میخواهیم به کجا برسیم و هدفمان چیست؟ آیا میخواهیم همهٔ آنچه را که دوست نداریم و در رابطه با آنها در فشار و چالش هستیم از زندگی خود حذف کنیم؟ آیا میخواهیم موانع بیرونی را تغییر دهیم؟ آیا در روابط خود با دیگران به دنبال تغییر دیگران هستیم؟ آنچه مسلم است ما نمیتوانیم از تغییر دیگران و یا پدیدههای اطرافمان مطمئن باشیم.
برای ایجاد تغییر راههای بهتری وجود دارد، بدون نیاز به اینکه الزاماً تلاش زیادی به خرج دهیم یا باورپذیرتر و متقاعدکنندهتر جلوه کنیم. شیوههای معمول ممکن است گاهی مؤثر واقع شوند اما اغلب فقط حالت تدافعی دیگران را برمیانگیزند.
بسیاری از اوقات نیاز نیست برای اثرگذار بودن زور و فشار اعمال کنیم بلکه میتوانیم عاملی برای تسهیل فرآیندها باشیم و موانع را از پیش پای تغییر برداریم. راه چاره چیست؟ برای پاسخ به این سوال میتوانیم از حوزهٔ علم شیمی کمک بگیریم.
شیمیدان ها در مسیر علمی خود کشف کردند که برای اینکه واکنشی رخ دهد، لازم است پیوند فعلی میان اتمها شکسته شود تا پیوندهای جدیدی شکل گیرد و این فرآیند بسیار زمانبر است. آنها برای تسریع این تغییرات از مواد خاصی استفاده میکنند، تا فعل و انفعالاتی که ممکن است سالها زمان ببرد طی چند ثانیه صورت گیرد. این کشف چندین جایزه نوبل بهدنبال داشت و به جامعه بشری خدمت بزرگی کرد.
آنچه جالب توجه است روش اثرگذاری این مواد برای ایجاد تغییر است. برخی از این مواد به جای اعمال فشار موانع را از سر راه تغییر برمیدارند و فرآیند تغییر را تسهیل میکنند، به این مواد کاتالیزور یا تسهیلگر میگویند.
احتمالاً اگر هنوز فکر میکنید که برای ایجاد تغییر به نیروی بیشتری نیاز دارید، پیشنهاد میکنیم از روش شیمیدانها الهام بگیرید و مثل تسهیلگر عمل کنید. در تغییرات شیمیایی، کاتالیزور جزئی از ترکیبات موجود نیست، اما کارش ایجاد ترکیب جدید میان ورودیها و رسیدن به نتیجه با سهولت و سرعت و بهرهوری بالاست. کار تسهیلگر هم در یک تعامل، تبدیل و رساندن گفتگوهای ورودی – ایده ها و نظرات – به نتیجهٔ مطلوب است، بدون این که خودش بخشی فعال از آن گفتگو باشد. تسهیلگر ایدهها ،نظرات، موانع، فرصتها، تهدیدها و… را به مانند ورودیهای ترکیب شیمیایی دریافت میکند و در فضای بودن تسهیلگرانهاش، ایدههای تر و تمیز، تصمیمها و استراتژیهای تازه با سهولت و دسترسی مناسب و درنهایتِ بهرهوری، توسط خود افرادِ حاضر در گفتگو حاصل میشود. حالا بیایید با هم ببینیم که در نقشهایی که در زندگی داریم جایی هست که بتوانیم مثل یک کاتالیزور عمل کنیم؟ آیا میتوانیم موانع پیش روی خودمان را تسهیل کنیم و گام مثبتی در جهت اهدافمان برداریم؟