گزارش کارگاه تاب آوری

ما تس هستیم یا تسهیلگر؟

روز چهارشنبه، ۲ آذر ۱۴۰۱، در کانون مهارت‌های تسهیل‌گری، کارگاه تاب‌آوری برگزار شد. تسهیلگر این کارگاه خانم سوده شبیری بودند، که در مسیر هم‌افزایی گروهی، ابعاد مختلف تاب‌آوری و کارکرد آن در بستر زندگی تسهیلگرانه را قوت بخشیدند. نوشته‌ای که می‌خوانید روایت کوتاهی از این کارگاه برای علاقه‌مندان به دنیای تسهیلگری است. برای دسترسی کامل‌تر می‌توانید به محتوای صوتی کارگاه مراجعه کنید.

در ابتدای جلسه هرکدام از ما، نیت‌هایمان را از حضور در این کارگاه ابراز کردیم. یکی از ما از بازتعریف مفهوم تاب‌آوری سخن گفت و دیگری، به دنبال نحوه‌ی استفاده از تاب‌آوری در بستر زندگی بود. گشایش و سهولت برای خودمان، اطرافیان و مردم جامعه، همچنین درک تمایز میان قوی بودن و تاب آوردن، نیتهای دیگری بودند که از سمت ما عنوان شدند.

خانم شبیری گفت‌و‌گویش را با روایتی شخصی از کودکی فرزندش آغاز کرد. او همچنین اعلام کرد: معتقد است در زندگی روزانه‌ی ما تجربه‌هایی وجود دارد که ما را  تاب‌آورتر می‌کند، اما نکته‌ی مهم دیگری که نباید از آن غافل شد این است که رابطه ما به عنوان انسان با تاب‌آوری، بسیار بر روی نوع تاب‌آور بودنمان اثر می‌گذارد.

وقتی سردرگمی‌هایمان را ابراز کردیم، خانم شبیری در فضای همدلی و حمایت از ما دعوت کرد برای درک و کشف مفهوم تاب‌آوری، باز و گشوده باشیم و بپذیریم گاهی این مفهوم می‌تواند پیچیده و سنگین به نظر برسد.

اولین تمرینی که در کارگاه انجام دادیم این بود که آخرین موقعیتی که در آن سنگینی، اضطراب و ناراحتی را تجربه کرده‌ بودیم به یاد آوردیم و در کنار درد، علائم بدنی و احساساتمان را یادداشت کردیم. با انجام این تمرین، تازه‌ترین رد پاهای بی‌تابی در زندگیمان را مشاهده نمودیم. وقتی تمرین را به صورت انفرادی انجام دادیم به گروه‌های کوچک سه الی چهار نفره تقسیم شدیم و به اتاقها رفتیم تا تجربه‌ی همراهانمان را هم بشنویم.

در روند کارگاه، جدولی از حوزه‌های مختلف زندگی و روابطمان کشیدیم و موقعیت‌های بی‌تاب شدنمان در هر حوزه را ثبت کردیم. خانم شبیری از حمایت‌های درونی و بیرونی سخن گفتند که می‌توانیم در لحظه‌های بی‌تابی به سراغشان برویم.

ایشان با طرح سؤالهای بازاندیشانه، پویشی برای تسهیلگر و تاب‌آور بودنِ توأمان ایجاد کردند و همچنین پرسیدند: “آیا در زندگیمان لحظاتی هست که تس باشیم نه تسهیلگر؟”

سؤالات بازاندیشانه‌ی دیگری هم مطرح شد نظیر:

  • چه کسی بی‌تاب است؟
  • چه کسی نیاز به تاب‌آوری دارد؟
  • در چه شرایطی من با بی‌تابیِ شخص دیگری بی‌تاب می‌شوم؟

ما به دنبال پاسخ مشخصی نبودیم، اما، این سؤال‌ها کمک کرد بار دیگر به جایگاه مسئولانه‌ی خود، به عنوان انسان و تسهیلگر نگاه کنیم و از خودمان بپرسیم: “من تس هستم یا تسهیلگر؟”

صبر، آرامش و هوشمندی خانم شبیری در پرسشگری کمک کرد تاب‌آوری بعد تازه ای در دغدغه‌های ما پیدا کند.

در بخشی از کارگاه با هم کتاب من صندلی نیستم از نشر پرتقال را خواندیم و دریافتیم شخصیت زرافه در این کتاب بی‌تاب است. بی‌تابی زرافه سایر حیوانات جنگل را بی‌تاب می‌کرد. پیامی که از کتاب من صندلی نیستم دریافت کردیم اثر موجی بی‌تابی در روابطمان بود. شخص بی‌تاب نمی‌توانست سرمنشاء و مسبب تاب‌آوری باشد.

در نیمه‌ی دوم کارگاه کشف کردیم تاب‌آوری به چیزی در درون ما انسان‌ها، بین‌مان و فراتر از آن مرتبط است. اطمینان خاطر از داشتن یک شبکه حمایتی امن و سازنده که بر اساس اعتماد متقابل، همراهی، همدلی و انعطاف‌پذیری ایجاد شده‌است، راهی امن برای افزایش تاب‌آوری است. به‌علاوه، درک کردیم وقتی به کنترل زندگی در زمان حال و آینده، حل مسئله و پیش‌بینی پیامدهای رفتارمان آگاهیم، در جهانی تاب‌آورانه تر تنفس می‌کنیم.

بعد از شناسایی انواع تاب‌آوری و حمایت‌های گسترده‌اش، دوباره به جدول حوزه‌های مختلف زندگی‌مان برگشتیم و با نوشتن نوع تاب‌آوری و حمایت متناسب با آن، نگاهمان را به موقعیت های بی‌تاب کننده بازنگری و بازآفرینی کردیم.

جلسه با انجام یک تمرین خودشفقتی٬در نهایت آرامش و سبکی به پایان رسید. تاب‌آوری در دنیای شفقت کمک می‌کند عشق به خود و دیگران را تجربه کنیم. عشق به دیگرانی که حتی ممکن است از آنها خشمگین باشیم.

همه‌ی ما می‌توانیم در بودنی تسهیلگرانه برای خود و همنوعانمان تاب‌آوری را اشاعه دهیم و در اقدام‌های عملی به جهان انسانی خدمت کنیم.

enemad-logo