پايههاي اصلي كنشهاي ارتباطي، شناختي، عاطفي و هيجاني، در چند سال نخست زندگي شكل ميگيرد. معمولاً در اين سالها كودك، اگر نه همه وقت خود، بيشترين زمان را در خانه و در ارتباط با پدر و مادر ميگذراند. «محيط خانه» اصطلاحي است که به ساختار محيط اوليه كودك و آنچه در آن ميگذرد، اشاره دارد و در اكثر مطالعات مربوط به سالهاي نخست كودكي بدان پرداخته ميشود. اهميت محيط خانه در آن است كه مطالعات بيشماري نشان میدهد كه تجربههاي كودك در خلال سالهاي پيشدبستان، در تواناییهای شناختي بعدي و شكلگيري زبان نقش اساسي دارد (رودريگز و تاميسلموندا، 2011). پيشنيازهاي خواندن و رياضيات كه اغلب پيش از آغاز مدرسه به دست ميآيد در موفقيتهای بعدي مدرسه مهم است (دانكن و ديگران، 2007؛ جوردن و ديگران، 2007؛ كراجيوسكي و شيندر، 2009؛ وينرت، ابرت و دوبووي، 2010)
يكي از شواهد مهم تأثیر محيط اوليه زندگي بر تحول يادگيرهاي بعدي، حاصل مطالعه مقایسهای كودكاني است كه از زمينههاي محيطي نابهسامان و محروم[1] وارد مدرسه ميشوند با كودكاني كه در خانههايي متوسط و بالاتر از متوسط پرورش مييابند. معمولاً كودكاني كه از محيطهاي فقير وارد مدرسه ميشوند، در تكاليف رياضيات و يادگيري زبان عملكرد ضعيفتري دارند (براي نمونه، گينسبورگ، لي و بويد، 2008؛ جوردن و ديگران، 2007). در سه سال اول زندگي، كودكان خانوادههاي كمدرآمد در مقايسه با همسالان مرفه، واژهها و مهارتهاي زباني كمتري به دست ميآوردند (هارت و رايزلي، 1995). اين تفاوتهاي اوليه در واقع پيشبينيكننده تفاوت در تحول شناختي، رشد زبان و آمادگي مدرسه در سالهاي بعدي است (دنتون و وست، 2002؛ گرشوف، 2003؛ رودريگز و ديگران2011؛ اسنو، پورچ، تابورس و هريس، 2007).
خانه، مهد اصلی رشد و بالندگی کودکانمان است.
در این دوره شما با شاخص های تعریف کننده محیط یادگیری غنی آشنا می شوید، فرصت پیدا می کنید وضعیت محیط و تعاملات تان با کودکان را مورد بررسی قرار دهید و برای بهبود آن از محتواهایی که در دوره وجود دارد الهام گرفته و فرصت های تازه ای را در خانه تان ایجاد کنید.
پاسخ